سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دلنوشته شقایق گلزاده
هر آنچه باید بنویسم، مینویسم. چون من عاشق نوشتنم...
درباره وبلاگ


گاهی خودمم، خودمو نمیشناسم...!!!
لوگو
گاهی خودمم، خودمو نمیشناسم...!!!
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 4
  • بازدید دیروز: 38
  • کل بازدیدها: 81359



نمیدونم چطور ممکنه از خواب که بلند میشی به این فکر نکنی که چرا باید بری سرکار؟

چرا باید تلاش کنم پول در بیارم تا زنده بمونم؟ 

چرا باید تو این محدوده زمین باشم 

و چرا سرمو بندازم پایین و به اینا فکر نکنم؟

بقیه به این فکر نمیکنن؟

مگه میشه آخه؟

مگه میشه صبح که از خواب پامیشی

به این فکر کنی که بری سرکار زیراب یکیو بزنی که آخر ماه بهت بیشتر دستمزد بدن و بعدش به این فکر کنی که با اون پول کجای این زمینو بخری و مال خودت کنی؟

نمیدونم شاید اگه من پول دار بودم به همینا فکر میکردم 

ولی واقعا نمیتونم فکر نکنم به این که چرا یه عده آدم محکووم به زندگی کردن تو زمین شدن 

کی به قدرت خودشون پی میبرن و کی اتفاقاتی در دنیای بزرگتری میوفته 

کی میشه که دیگه هیچ سوالی توی این ذهن نمونه 

امکان نداره دلیل به وجود اومدن یه آدم صبح تا شب سرکار رفتن و تشکیل خانواده و خوردن و خوابیدن باشه 

این اصلا امکان نداره 

چیزی بالاتر از اینا هست که ما هنوز نمیدونیم 

دسترسی به دنیای بزرگتری هست که ما هنوز کشفش نکردیم 

آدما از بس اینجا موندن وحشی شدن 

کوچیکه اینجا برای یه آدم 

 




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
چهارشنبه 97 تیر 6 :: 9:31 صبح
شقایق گلزاده shaqayeq golzadeh